شاخص های معماری 

 

 

معماری علاوه بر جنبه های ذهنی ، تجسمی ، کالبدی و ساختـاری دارای جنبه های عمومی دیگری نیز می باشد که لازمۀ شکل گیری یک بنا چه مسکونی و چه غیر مسکونی است. یه این جنبه ها که در تمامی هنرهای هفت گانه یعنی موسیقی ـ شعر و ادب ـ نقاشی ـ تئاتر ـ سینما ـ مجسمه سازی و معماری باید رعایت گردند و کاربرد آنها در علم یا هنر معماری بیش از موارد دیگر مشهود است تحت عنوان شاخص های معماری به شرح زیر می پردازیم :

1- رنگ :

تأثیر رنگ بر انسان را از جنبه های زیر می توان بررسی نمود.

 - رنگهای هماهنگ بدلیل نزدیکی بهم احساس یکپارچگی ، هماهنگی و اطمینان ایجاد می کنند.

 - رنگهای متضاد که در حلقۀ رنگ مقابل هم هستند برای جلب توجه و مشخص کردن طرح در موارد لازم و یا اهمیت دادن به عنصر ویژه و مهم مثلاً ورودی یک مکان بکار می رود.

 - رنگهای متفاوت تاثیرات روانی متفاوتی را بر بیننده ایجاد می کنند . مثلاً رنگهای آبی و سبز آرامش بخش و تُن تیرۀ آنها در سطح وسیع حُزن انگیز است. یا مثلاً رنگ زرد تحریک کننده برای مردم جاذبه ایجاد می کند به همین دلیل برای آگهی از این رنگ استفاده می شود.

 - بافت : تصور بصری از آنچه لمس می گردد را بافت می نامند بنابراین دو سطح ممکن است دارای رنگ مشابه ولی بافت متفاوت باشند.

 - شکل : شکلهای مختلف دارای تاثیرات متفاوت می باشند. بسته به اینکه شکل هندسی ، نامنظم یا ترکیبی از آنها باشد تأثیرات روانی و اقتصادی متفاوتی رای برای طراح و ناظر (بیننده) ایجاد می کند.

 - فرم : تصور کمی از یک فضای معماری را فرم می گوئیم ، بعنوان مثال وقتی که نام مسجد را ذکر می کنیم در ذهن تصوری از نقش گنبد و مناره بوجود می آید که رفته رفته با تعیین مصداق شفاف تر و روشن تر می شود. بنابراین فرم بصورت سه بعدی مطرح شده و نتیجۀ ساختار و عملکرد فضا است. فرم باید دارای رابطۀ منطقی با محتوی و عملکرد باشد که در اینصورت موضوع معماری دارای وحدت است.

 - ریتم: ریتم در معنای عام تکرار یک لفظ و یا صوتی است که در فواصل زمانی منظم شنیده شود و در معماری فواصل مکانی که ریتم قابل رویت مشاهده می شود مدنظر است که بوسیلۀ واحدهای اندازه گیری و علاقه مندی مورد سنجش قرار می گیرد. سریعترین عکس العمل انسان در مقابل ریتم این است که با آن هماهنگ شود (تکان دادن دست و پا). لذا انتخاب یک طرح موزون (ریتمیک) که بتوان احساسات معمار را در ناظر ایجاد نماید از وظیفه های معمار است. اگر معمار بخواهد احساس ضعیفتری در ناظر بوجود آورد در میان ریتم اصلی طرح ، ریتم کم اهمیتی از قبیل پنجره، مجسمه یا هر المان دیگری را جای میدهد. به این ترتیب اگر چه هنوز ریتم وجود دارد اما سرعت بیشتری یافته وبه اصطلاح کیفیت شادتری به خود میگیرد.

 - هماهنگی (هارمونی): تکرار هماهنگ و موزون یک فرم را هارمونی می گویند. البته این فرمها با تغییرات اندکی که با هم دارند تنوع ایجاد می نمایند و ناظر بدون خستگی و با سهولت فضا و فرم را استنباط میکند و از یکنواختی ملامت آور آن می کاهد. البته میــزان اختلاف در فرمها در هارمونی بستگی به سرعت ناظر دارد.

 - ترکیب(کمپوزیسیون): ترکیبی از تلفیق و کنار هم گذاشتن اشیاء به طرق خاص سر وکار دارد به نوعی که هر جزء از فرم کلی نقش یک ارگان (اندام) را داشته باشد. پس منظور از کمپوزیسیون هدایت ناظر از طریق مکانها(توالی) و تسلسلهای محاسبه شده و واضح کردن نظم و ارتباط بین عوامل و عناصر یک ساختمان و متمایز کردن آن از محیط و سایر عناصر برای درک مقصود معمار است.

 - تناسب و مقیاس: یک اثر معماری باید متناسب با نیازهای معقول یک انسان ساخته شود و این تناسب دربرگیرندۀ دنیای مادی و معنوی انسان است. در ساختن یک بنا باید ابعاد و حرکات انسان در نظر گرفته شده و ساختمان متناسب با آن ساخته شود بنابراین مقیاس انسانی‌(Human Scale) تعیین کنندۀ یک ساختمان می باشد و تناسبات انسانی در تناسبات یک ساختمان متجلی می شود که در این رابطه معمولاً از قواعد ریاضیات و هندسه استفاده میشــود. در معماری سه نوع مقیاس برای درک اندازه ها بکار برده می شود:

 1- مقیاس واقعی و طبیعی و اندازه های عادت شده

 2- مقیاس صمیمی : که در اغلـب خانه های مسکـونی دیده می شود و به خانه امن بـودن و راحت بودن را می بخشد که در این مقیاس اندازه ها کمی کوچکتر از معمول می باشد و ناظر احساس راحتی می کند.

 3- مقیاس عظیم: که ناظر احساس کوچکی می کند و اندازه ها بزرگتر از حد معمول هستند. این مقیاس باید در انسان ایجاد شگفتی نماید نه ترس و حقارت . این مقیاس برای مکانهای غیر جدی برای ایجاد جلب توجه و شادی مثل پارکها و نمایشگاهها بکار می رود.

 - وحدت ‌، تضاد : وحدت یعنی اجتماع عوامل مختلفی که بتوان آنها را به کیفیتی یگانه نسبت داد. تلفیـق اشکال و فرمها ، رنگ ، مقیاس ، هماهنگی ، ریتم و غیره ، وسائل نمایش مفهوم وحدت است، گر چه خـود وحدت نیست. لذا معمار می باید با تفکر زمان خویش آشنائی داشته باشد. تضاد یکی از عواملی است که گاه در طراحی ساختمان به چشم می خورد و برای تأکید بر قسمتی خـاص از ساختمان و یا بیان قسمتی مهم از آن و یا تفکیک و تمیز عملکرد خاصی از بنا استفاده می شود. این تضاد نیز با عوامل و عناصر معماری نظیر تضاد بین فرمها، بافت ، رنگ و ... بیان می شود. درخصوص دیگر عناصر و عوامل معماری بحث را در ارتباط با معماری ایرانی به پیش می بریم.